جدول جو
جدول جو

معنی حرف دخیل - جستجوی لغت در جدول جو

حرف دخیل
(حَ فِ دَ)
یکی از حروف قافیه است. شمس قیس گوید: هرحرف متحرک که میان تأسیس و روی ّ افتد آنرا دخیل خوانند، از بهر آنکه بمیان دو حرف لازم درآمده است، و او بجنس خویش لازم نیست و روا باشد که به حرف دیگر متبدل شود. و از شعراء عجم هرکس که الف تأسیس را لازم دارد آنرا حرف حایل خواند از بهر آنکه میان دو حرف لازم حایل است. (المعجم فی معاییر اشعارالعجم ص 199)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ فِ یِ)
الف تأسیس. رجوع به حرف دخیل شود
لغت نامه دهخدا
(حَ فِ مَ / مِ)
حرف شهوت. شمس قیس در عنوان حرف میل و شهوت گوید: باء و الف و راء است موصول به هاء بیان حرکت، که در اواخر اسامی معنی میل و شغف دهد به چیزی، چنانکه غلام باره و روسبی باره و سخن باره و جامه باره، یعنی پسردوست و روسبی دوست و سخن دوست و جامه دوست. (المعجم فی معاییر اشعارالعجم ص 168). رجوع به باره شود
لغت نامه دهخدا